سال اخری
يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۰۹ ب.ظ
دیروز کلینیک دامشگاه بودم ، کلی خندیدیم با استادا ، احساس میکنم سال آخریم مهربون تر شدن ، زهرا چک لیستو همینطوری امضا وتیک زده بود ، گفت اگه تشتباه باشه باید شیرینی بخری ، از خودش گفت که سرگروه تعیین کرده ، بعدش روش تحقیق داشتیم زودتر کلید گرفتم بعد رفتم پیش استاد برای پایان نامم ، گفت وقت نکرده هنوز بخونش ..
۹۸/۰۸/۱۲