بی توقع!
میدونی نباید از کسی توقع داشتی باشی ، هر هفته به ز میگفتم باهم غذا رزرو کنیم ، حتی غذاهایی که اون دوس نداشتو نمیزدم ، که با هم غذا بخوریم ، بعد این هفته رو تنها با بچه ها رزرو کرده بود و من هم از غذا و هم از پک جا موندم ... دیروز به ش زنگ زدم که بیاد باهام غذا بخوره ، چون یادش رفته بود رزرو کنه ، برنداشت ، دیدمش گوشیشو جا گذاشته بود گفت میام پیشت میشینم . غذامو گرفتم رفتم پیشش داشت با ج صحبت میکرد ، گفت تو برو همون جای همیشگی منم میام ، بهم برخورد تا آخرغذا هم پیشم نیومد و تنها خوردم و رفتم ...بعد رفتم عکس دندون بگیرم ،پیام داده ببخشید داشتم با ج در مورد ع حرف میردم ، گفتم شاید خوشش نیاد که کسی بشنوه ، جواب دادم خواهش ...ولی خیلی از لحن وکارش تو سلف ناراححت شدم ، بعدازظهر رفتیم تره بار با ف، همشهریا مثه همن گاهی اوقات و بعدش با ف برگشتیم خوابگاه...